برای گریاندن نباید هر حرفی را به زبان آورد

حاج مهدی خادم آذریان از مداحان قدیمی و شناخته شده تبریز در گفت وگو با خبرنگاران به آسیب شناسی مداحی ها و اشعار مجالس اهل بیت پرداخته استآسیب شناسی هیئات یکی از ...
برای گریاندن نباید هر حرفی را به زبان آورد

حاج مهدی خادم آذریان از مداحان قدیمی و شناخته شده تبریز در گفت‌وگو با خبرنگاران به آسیب شناسی مداحی‌ها و اشعار مجالس اهل بیت پرداخته است.

آسیب‌شناسی هیئات یکی از عواملی است که هم امکان تحریف را کاهش می‌دهد و هم باعث جذب حداکثری به جوانان به مجالس اهل بیت (ع) می‌شود. در همین راستا پای صحبت‌های حاج مهدی خادم آذریان از مداحان قدیمی و به نام تبریز نشستیم تا گوشه‌ای از آسیب‌های مداحی عزاداری‌های محرم را بررسی کنیم. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

محتوای مجالس حسینی باید به روز اما پرمحتوا باشد

خادم آذریان: ما از طرفی به نوآوری و بروز کردن مسائل معتقدیم زیرا در هرکاری این موضوع نباشد، رونق، شکوه و جلال از دست می‌رود. مقام معظم رهبری هم توصیه کردند که سعی کنید با زبان هنر فضائل و مصائب اهل بیت گفته شود که زبان هنر بسیار موثر و بُرّنده است اما در کنار آن توصیه بر پرمحتوا بودن اشعار و نحوه اجرا یک طرف دیگر قضیه است. بعدا احساس شد که بارقه‌ای از مشکلات پیش می آید که به همین دلیل رهبر انقلاب فرمودند سعی کنید هیئات به سبک سنتی اداره شود و هیئت‌ها، هیئت باقی بمانند و از برخی سبک‌ها استفاده نکنید، بسیار شفاف اعلام کردند که به موسیقی پاپ و… حواستان را جمع کنید.

مداحی مقدم بر هر کاری شده است

عمده نگرانی من و مشکل اصلی ما بحث محتوای مداحی و اشعار است. انگیزه خلقت اهل بیت هدایت است و من قبلا هم گفتم که متاسفانه هیئات ما مداح محور هستند و من این را جزء آسیب‌ها می‌دانم که در هر کاری مداحی مقدم می‌شود. مثلا می‌گویند اجازه بدهید قرآن و تواشیح و … بخوانند تا مجلس برای مداح آماده باشد. این موضوع غلط است چون همه چیز مقدم بر این است که ما دین را یاد بگیریم و اصلا قیام امام حسین(ع) برای اصلاح دین مردم بود و به همین خاطر این هیئات علاوه بر ابراز ارادت به اهل بیت و گریه برای آنان باید از این جمع و پتانسیل بهره برداری معنوی، معرفتی و ولایی داشته باشند. هم قاری، هم سخنران و هم مداح باید مستمع را از نظر معنوی بالا بکشند. این تجربه من است که در هر مجلسی با تعریف از اهل بیت و بدون مصیبت باز هم مداحی کرده‌ایم، مردم منقلب شده‌اند.

محوریت مداحی‌ها آهنگ و ملودی شده است

در حال حاضر محتوای مطالب و مداحی‌هایی که در مجالس گفته می‌شود از بُعد عاطفی و عاشقی است؛ من این موضوع را رد نمی‌کنم اما می‌توانیم جوانان را به گونه‌ای دیگر هم جذب کنیم. اگر جوان را با یک آهنگ و صدا جذب کنیم با آهنگ و صدای زیباتر هم جای دیگری می‌روند؛ امروز به گونه‌ای شده که آهنگ بر محتوا غلبه کرده و مداح به شاعر می‌گوید مثلا احوالات حضرت قاسم را در این هنگ بنویس. یعنی محوریت ملودی است و شاعر مجبور است در آن قالب شعر را پیاده کند و در نتیجه اصل رسالت شاعر آئینی به حاشیه می‌رود. شاعر مجبور است محتوا را فدای شعر کند و در نتیجه محتوای چندانی در شعرها نمی‌بینیم.

برای گریاندن نباید هر حرفی را به زبان آورد

من در کلاس‌های مداحی هم می‌دیدم که بعضا چون هدف گریاندن است با هرکاری می‌خواهند این امر را انجام دهند هدف گریاندن نیست اگرچه اجر معنوی دارد اما هدف متعالی‌تر از این است که به بهای گریاندن هر حرفی را به زبان بیاوریم.

در گذشته مجالس ما با معرفی اهل بیت آغاز می‌شد اما این مساله امروز کمرنگ شده است در حالیکه محتوای اصلی ما باید این ذکر فضائل اهل بیت باشد.

حرکت‌های فرهنگی ظرافت‌های خاصی دارید؛ نه می‌توان با تندخویی با محتوای نامناسب برخورد کرد و نه می‌توان بی‌تفاوت بود. ما باید به نوعی باعث جمع شدن نسل اول و سوم شویم و جلسات مشترک برای آنها برگزار کنیم. البته که جوان‌ترها باید حرمت بزرگان را داشته باشند و بزرگان هم باید با سعه صدر با جوانان برخورد کنند، متاسفانه دیده‌ام که تا جوان می‌خواهد نظرش را ابراز کند، می‌گویند تو هنوز جوانی و یا جوانی که می‌گوید شما پیر شده‌اید و دوره حرف‌هایتان گذشته است.

جوانان دست ما امانت هستند

اگر امروز جوانی به پدر و مادرش بگوید که می‌خواهم به هیئت بروم پدر و مادر نام هیئت، نام مداح و برنامه هیئت را نمی‌پرسد چون از بُعد عقیدتی و احساسی به ما اعتماد دارد و فرزندش را دست ما می‌سپارد، اگر من به عنوان مداح، دیگری به عنوان سخنران و خادم هیئت حرف درست بزند و کار درست انجام دهد هم تو اجر می‌بری و هم آن جوان هدایت می‌شود. اگر اعتقاد آن جوان با مداحی و سخنرانی من زاویه پیدا کرد تا قیامت نمی‌توان پاسخ آن را داد.

ما هیچکدام با هم زاویه نداریم و همراستا هستیم؛ من معتقدم مداحی که می‌تواند پنج هزار نفر را جمع کند یعنی خداوند در این انسان جاذبه‌ای گذاشته است که نمی‌توان سرزنش یا دعوایش کرد اما با نحوه گفتارمان شاید آن اشکال‌های جزئی را هم رفع کنیم، هم بزرگان باید با شفقت جوانان را راهنمایی کنند و هم مداحان جوان باید حرمت بزرگان را حفظ کنند.

خداوند اگر لذت نوکری اهل بیت را به انسان بچشاند، بعد از آن نه می‌تواند این لذت را کنار بگذارد و نه کنار برود. من اوایل نوحه را در کاغذی می‌نوشتم، مسیر خانه تا هیئت را به خدا التماس می‌کردم که بتوانم این نوحه را بخوانم. در تبریز ردیف خوانی امتیاز بزرگی است یعنی مثلا اگر روحانی روضه حضرت زهرا(س) را خواند مداحان باید آن را ادامه دهند به همین دلیل به خدا التماس می‌کردم ردیف روضه‌ای که من نوشتم باشد تا من هم بتوانم مداحی کنم. یکبار شعری برای حضرت رقیه(ع) نوشته بودم، در راه مدام به خدا التماس می‌کردم خلاصه رسیدیم و من روبروی مداح نشستم. روحانی مجلس روضه حضرت علی اکبر(ع) خواند و من هم ناامید شدم و سرم را پایین انداختم. مداح اصلی هیئت به من گفت مهدی شروع کن گفتم من امروز شعر ندارم که بخوانم، نیم بیتی به من شعر یاد داد که شروع کن و ادامه را من می‌گویم. من شروع کردم و بعد هم دفتر را گرفتم و دوباره مصراع اول را که خواندم دیدم دفتر، دفتر شعر نیست و دفتر نسیه مردم است! من از استرس قالب تهی کرده بودم.

بزرگی در هیئت داشتیم که آن زمان نزدیک به ۸۰ سال داشت و از همان دور ماجرا را فهمید؛ خطاب به من فریاد زد زود از منبر بیا پایین، ادامه نده. من هم از خداخواسته پایین آمدم، این بزرگ ما از جیبش کاه در آورد و بر سرش ریخت و فریاد زد بلند بگو یا حسین. گاهی هم این وسط می‌گفت یا حسین تو خودت دیدی که من چرا به این نوکر کوچکت اجازه مداحی ندادم، همین موضوع باعث شد تا من از تمام احوالات کمی شعر حفظ کنم و من هروقت یادی از اساتیدم می‌کنم بیشتر از همه یاد آن بزرگوار هستم که من را مجبور به حفظ شعر کرد.